سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسلمان، برادرِ مسلمان است، به او خیانت نمی کند، او را وا نمی گذارد، بر او خرده نمی گیرد، او رامحروم نمی سازد و غیبتش را نمی کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :12
کل بازدید :268416
تعداد کل یاداشته ها : 180
103/9/8
10:59 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
شقایق صحرایی[2]
چقدر تصفیه شدن خوب است. هر آدمی یک « حضرت آدم» است. خاکی سفت و سخت رسوبی چون سفال که از سیل جاری و خروشان و خرمی برانگیز بر زمین می ماند و می بندد و صدها بذر امیدوار شکافتن و هزارها ساقه ی نازک و بی تاب روئیدن و از خاک به خورشید سر زدن را در زیر می گیرد و خفه می کند و می پوساند ... و آنگاه در این خاک رسوبی «روح خدا» و سپس آگاهی بر همه ی نام ها و در نتیجه سجده ی تمامی فرشتگان در پایش و از آن پس داستان بهشت و تنهایی و نیاز به جفت و خلق حوا از خاک آدم و عصیان و هبوط به این زمین و حیرت و طرد و غربت و محکومیت رنج و جنگ و عطش و توبه و ناله ی بازگشت و ضجه ی این گیلگمش در زیر این آسمان غریب و سرد و سنگین که بر روی سینه اش افتاده است و نفس کشیدن را بر او عذاب کرده است و سخت ترین فصل این سریال خود « زندگی »، درام مصیبت بار و تحمل ناپذیر « زندگی کردن»! که آدمی در آن تجزیه می شود و بدان آلوده ...

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
برای دخترم ... عناوین یادداشتها[153]

 

 

با یاد دوست

 

کاملا اتفاقی اولین شعرش را خواندم ...

وقتی کاملا اتفاقی نخستین شعرش مرا به یاد قیصر امین پور انداخت:

 

تمام ماشین ها

بوق می زدند

مثل این که

شاعری گم شده بود

     *  *  *

تاجری، شاعر شد

وزن شعرش را

کم می کرد

     *  *  *

مهرم حلال

جانم آزاد

آری

من از خودم طلاق گرفته ام

 

*  *  *  *  *  *  *

اما امروز کاملا اتفاقی خودش را دیدم ...

وقتی کاملا اتفاقی مریم گفت: او آقای آقایی است ...

کاملا اتفاقی از مریم خواستم از او عکس بگیرد ...

اما او کاملا اتفاقی گفته بود: بگویید خودشان تشریف بیاورند!

و من کاملا اتفاقی از او خواستم عکس بگیرم ...

اما او کاملا اتفاقی درخواست مرا رد کرد!

و من کاملا اتفاقی به او گفتم که اشعارش را در وبلاگم ثبت خواهم کرد!

*  *  *  *  *  *  *

 

این جا

برای عبادت

همه

اهل معامله

می شوند

  *  *  *

توی شعر آلوده ی من

نوشته:

تنفس ممنوع

بوق آزاد

  *  *  *

شاعری

قند سیاسی

می فروخت

آبش کردند

 

سعید آقایی

 

 

 

 


86/8/29::: 12:19 ص
نظر()